ام اس (مالتیپل اسکلروزیس)
مترادف های مورد استفاده برای بیماری:
- مالتیپل اسکلروزیس
- مولتیپل اسکلروزیس
- ام اس (MS)
تعریف
مالتیپل اسکلروزیس یکی از بیماری های سیستم عصبی است که از آسیب به بافت عصبی مغز و نخاع ناشی می گردد و انواعی از ناتوانی های حسی- حرکتی را بدنبال دارد. در این بیماری، سیستم ایمنی با حمله و آسیب به سلول های عصبی، سبب بروز اختلالات متعدد در مغز و سایر اندام ها می گردد.
در این بیماری، سیستم ایمنی با حمله و آسیب به سلول های عصبی، سبب بروز اختلالات متعدد در مغز و سایر اندام ها می گردد.
علائم
علایم و نشانه های بیماری بسته به ناحیه آسیب دیده و شدت آن در مغز و نخاع، متعدد و گوناگون می باشد. ممکن است فرد مبتلا توانایی راه رفتن را به طور کامل از دست بدهد، درحالیکه در برخی افراد علایم بصورت بسیار خفیف ظاهر می شود و یا حتی در بعضی، بیماری برای مدت طولانی خاموش باقی می ماند. اغلب مبتلایان دچار اختلالات حرکتی می باشند که عبارتند از:
- بی حسی یا ضعف دست و پا که عموما بعد از هر حمله در یک طرف بدن مشاهده می شود.
- علامت لرمیت (Lhermitte’s sign): نوعی حس الکتریکی شوک مانند در پشت گردن و کمر که به هنگام خم کردن گردن رخ می دهد.
- لرزش های غیر ارادی
- عدم تعادل در راه رفتن
برخی بیماران نیز دچار اختلالات بینایی می شوند که عبارتند از:
- از دست دادن حس بینایی به طور نسبی و یا کامل که معمولا پس از هر حمله در یک چشم رخ می دهد و اغلب با درد هنگام حرکت دادن چشم همراه است.
- دوبینی: در حالت معمول هر چشم تصویری از محیط اطراف خود ایجاد می کند. دو تصویر به دست آمده از دو چشم در نهایت توسط مغز با یکدیگر ترکیب شده و یک تصویر شفاف را ایجاد می کنند. در موارد آسیب مغزی، عدم انطباق دو تصویر روی یکدیگر سبب می شود دو تصویر تار از یک شی بصورت در کنار هم دیده شوند.
- تاری دید یا از دست دادن وضوح دید بطوری که پرتوهای ساطع شده از اجسام در شبکه منطبق نشده و تصویر خارج از نقطه کانونی تشکیل و از نظر جزییات مبهم باشد.
همچنین، سایر علایم بیماری مالتیپل اسکلروزیس عبارتند از:
- اختلال در تکلم به صورتی که ریتم صحبت کردن نامنظم بوده و واژه ها به درستی ادا نشوند.
- خستگی زودرس: این علامت در ۷۵ تا ۹۵ درصد بیماران مشاهده می شود. از طرفی بروز خستگی زودرس به شدت بیماری بستگی نداشته و تقریبا در همه مراحل بیماری ام اس دیده می شود. خستگی زودرس به صورت عمومی در کل بدن و نیز بصورت عضلانی هنگام فعالیتی مانند راه رفتن بروز می یابد.
- سرگیجه
- مورمور شدن و درد در اندام ها
- مشکلات عملکردی در مثانه (بی اختیاری اداری)، روده (یبوست) و اندام جنسی (عدم نعوذ)
بنابراین توصیه می شود با بروز بدون دلیل هر یک از علایم فوق، به پزشک مراجعه شود.
شکایت ها
مبتلایان به بیماری ام اس از مواردی همچون گرفتگی یا سفتی عضلات، فلج شدن دست ها و پاها، نوسانات اخلاقی (تغییر شدید و سریع خلق و خوی یک فرد به ویژه در ناراحت شدن نسبت به مسایل مختلف) و فراموشی، افسردگی و حمله صرع رنج می برند.
الگوهای بالینی
جامعه پزشکی الگوی بیماری ام اس را به چهار دسته تقسیم بندی کرده است که شامل:
۱- الگوی عود و بهبود: این الگو بطور شایع در مبتلایان به بیماری ام اس مشاهده شده و مشخصه اصلی آن وجود دوره های عود و بهبود متوالی می باشد. بعد از هر حمله علایم قبلی با شدت بیشتر و یا بصورت علایم جدید بروز می یابد. در ادامه با گذشت چند روز تا چند هفته، بهبودی کامل یا نسبی بیمار همراه با عدم پیشرفت بیماری رخ می دهد. این مرحله ممکن است ماه ها یا سالیان متوالی به طول می انجامد. مبتلایان به این الگوی بیماری درصورت عدم دریافت درمان و مراقبت های لازم، پس از ۱۰ الی ۲۰ سال دچار الگوی پیشرفته تری بنام عودکننده-پیشرونده می شوند.
۲- الگوی عودکننده- پیشرونده: در ام اس عودکننده-پیشرونده، مبتلایان از ابتدای شروع بیماری دچار حمله می شوند اما دوره های بهبودی نیز رخ می دهد. سپس علایم بیماری برای مدتی کاهش می یابد ولی هرگز روند بیماری بصورت ثابت باقی نمی ماند.
۳- الگوی پیشرونده اولیه: علایم بیماری در این الگو بصورت مداوم تشدید می شود به طوریکه مرحله بهبودی در روند بیماری مشاهده نمی شود. لازم به ذکر است در برخی موارد، علایم بیماری برای مدتی ثابت باقی می ماند.
۴- الگوی پیشرونده ثانویه: حداقل نیمی از بیماران مبتلا به الگوی عود کننده-بهبود یابنده، پس از چندین سال دچار الگوی پیشرونده ثانویه می شوند. روند تشدید علایم در این الگو بصورت مداوم بوده و دوره های بهبودی بعد از هر حمله دیده نمی شود.
شیوع بیماری ام اس
براساس شواهد موجود، نزدیک به ۲.۸ میلیون نفر در دنیا به بیماری ام اس مبتلا هستند (۳۵.۹ بیمار به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت). این آمار در کشور ایران در حدود ۲۹.۳ مبتلا به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت می باشد. براساس اطلاعات غیر رسمی، تعداد کل مبتلایان در ایران به حدود ۷۰ هزار نفر می رسد. برخی گزارش ها در ایران حاکی از ابتلای ۵ هزار فرد جدید مبتلا به ام اس می باشند.
سن بروز بیماری ام اس
بروز بیماری در سنین مختلف گزارش شده است. اما شروع بیماری معمولا در سنین ۲۰ تا ۴۰ سال شایع تر می باشد. در جهان، میانگین سنی افراد مبتلا به بیماری ام اس در حدود ۳۲ سال می باشد. میانگین سنی ابتلا به ام اس در ایران ۲۰ تا ۳۵ سال است.
جنس
شیوع بیماری در بانوان دو تا سه برابر آقایان می باشد. این موضوع عمدتا از تفاوت هورمون های جنسی ناشی می شود. ممکن است که هورمون های زنانه (استروژن و پروژسترون) احتمالا با افزایش شانس واکنش سیستم ایمنی به سلول های خودی، سبب فراوانی بالاتر ابتلا به بیماری ام اس در زنان داشته باشند.
عوامل خطر
عوامل زیر ممکن است سبب افزایش خطر ابتلا به ام اس شوند:
ماه تولد
احتمال ابتلا به ام اس در میان متولدین ماه های گرم سال کمتر است. این موضوع به صورت اثبات شده نبوده و تنها داده های آماری مطالعات مختلف به آن اشاره دارند. به عنوان مثال، متولدین ماه مِی (اردیبهشت-خرداد) نسبت به ماه نوامبر (آبان-آذر) به دلایل نامعلومی واجد تعداد بیشتری سلول ایمنی آسیب رسان بوده و میزان ویتامین D در این افراد پایین تر است.
عوامل جغرافیایی
احتمال ابتلا به ام اس در افرادی که در مناطق با آب و هوای معتدل یا سرد زندگی می کنند از فراوانی بالاتری برخوردار است. برخی از این نواحی عبارتند از کانادا، شمال آمریکا، نیوزلند، اروپا و جنوب شرقی استرالیا می باشد. در ایران بالاترین نرخ بیماری در استان تهران و سپس اصفهان می باشد. از طرف دیگر میزان پایین ابتلا به ام اس در استان های خوزستان و سیستان و بلوچستان گزارش شده است.
سبک زندگی
براساس شواهد موجود، کمبود ویتامین دی (D) خطر ابتلا به بیماری ام اس را افزایش می دهد. بر همین اساس، ام اس در کشور های دور از استوا رایج تر است (مانند استرالیا و نیوزیلند، آمریکای شمالی و جنوبی، شرق آسیا). علت آن است که افراد کمتر در معرض نور خورشید قرار می گیرند. در ایران به جز استان های خطه شمالی کشور، در سایر مناطق آفتاب کافی در طول روز وجود دارد اما به دلیل سبک زندگی افراد و نوع تغذیه، همچنان احتمال کمبود ویتامین دی (D) در مبتلایان به بیماری در سرتاسر کشور دیده می شود. همچنین، در مقایسه بین افراد سیگاری و غیر سیگاری که علایم اولیه ام اس در آنها ظاهر شده است، افراد سیگاری از احتمال بیشتری برای بروز علایم ثانویه و ابتلا به فرم فعال ام اس برخوردارند.
نژاد
بطور کلی فراوانی ام اس در سفید پوستان بیش از سیاه پوستان می باشد. در این میان بیماری ام اس در میان سفید پوستان بومی شمال اروپا از فراوانی بالاتری برخوردارند. از طرفی، نوادگان بومیان ساکن آسیا، آفریقا و آمریکا از احتمال پایین تری برای ابتلا به بیماری برخوردارند.
وراثت
تابه حال شواهدی مبنی بر دخالت مستقیم ژنتیک و وراثت بیماری در دست نیست. اما اگر حداقل یکی از والدین یا فرزندان به بیماری مبتلا شده باشد، احتمال بروز بیماری در سایر فرزندان افزایش می یابد. خطر ابتلا به ام اس در هر فردی در صورت ابتلای یکی از اعضای خانواده به بیماری بصورت زیر می باشد:
- اگر یکی از دو قلو های همسان مبتلا باشد ریسک ابتلا برای فرزند دیگر: ۱ به ۵
- اگر یکی از دو قلو های ناهمسان مبتلا باشد ریسک ابتلا برای فرزند دیگر: ۱ به ۲۲
- اگر یکی از برادر/خواهر (ها) مبتلا باشد ریسک ابتلا برای فرزند دیگر: ۱ به ۳۷
- اگر یکی از والدین مبتلا باشد ریسک ابتلا برای فرزند دیگر: ۱ به ۶۷
سایر بیماری ها
ویروس اپشتن: عفونت با ویروس اپشتن بار سبب بروز بیماری مونونوکلئوز عفونی می شود که در اغلب بیماران مبتلا به ام اس دیده شده و احتمال ابتلا به بیماری را افزایش می دهد.
بیماری های خود ایمنی: سایر بیماری های خود ایمن همچون بیماری کم کاری و پرکاری تیرویید، پسوریازیس، دیابت نوع ۱، بیماری التهابی روده (IBD) و کم خونی پرنشیوز خطر ابتلا به بیماری ام اس را افزایش می دهد.
استرس: مطالعات متعددی به نقش استرس در تشدید بیماری ام اس اذعان دارند. ولی باید توجه داشت که استرس از عوامل دخیل در شروع بیماری نیز در نظر گرفته می شود. نحوه اثر آن به اعتقاد برخی محققان به اثر استرس در تولید هورمون کورتیزول و تضعیف سیستم ایمنی اشاره دارد. به طوری که نهایتا سلول های غیر طبیعی سیستم ایمنی که نسبت به سلول های خودی واکنش نشان می دهند به درستی حذف نمی شوند. بدین ترتیب زمینه بروز بیماری خود ایمن مالتیپل اسکلروزیس فراهم می شود.
اضافه وزن و چاقی: براساس شواهد موجود، اضافه وزن و چاقی با برهم زدن تعادل بسیاری پاسخ های ایمنی و هورمون های استروییدی، احتمال ابتلای افراد به بیماری ام اس را بین ۱.۲۸ تا ۲.۱ افزایش می دهد.
بایدها
مبتلایان به ام اس بهتر است به موارد ذیل توجه کنند:
- ۱- بلافاصله پس از تشخیص بنا بر توصیه پزشک معالج، روند درمان باید آغاز شود.
- ۲- همواره جهت انجام چکاپ روند درمان با پزشک معالج در تماس باشد.
- ۳- روند درمان حتما مطابق با دستور پزشک دنبال شود
- ۴- همواره تاریخچه ای از دارو های مصرفی در دوران بیماری تهیه نمایند.
بایدها
۱- بیماران نباید در روند بهبودی عجله کنند. برخی داروهای مورد استفاده برای درمان بیماری ام اس برای اثرگذاری ملموس گاها ۳ تا ۶ ماه زمان نیاز دارند.
۲- نباید بدون اجازه پزشک و بخاطر عوارض جانبی داروها، مصرف آنها را قطع کنید.
۳- تنها به مصرف داروها تکیه نکرده و سایر روش های درمانی که در ادامه توضیح داده شده است را دنبال کنید.
تشخیص
تست اختصاصی برای تشخیص ام اس وجود ندارد. در حال حاضر پزشکان به کمک تشخیص افتراقی به مقایسه علایم و تظاهرات بالینی فرد با سایر بیماری ها می پردازند و با رد هر یک از بیماری ها، به تشخیص نهایی دست می یابند. در این حالت، ابتدا سابقه خانوادگی و پرونده پزشکی بررسی شده و در ادامه آزمایشات زیر توصیه می شود:
آزمایش های خون
آگر پزشک به بیماری ام اس مشکوک شود، با تجویز آزمایش خون سعی به افتراق بیماری ام اس از بیماری های مشابهی همچون بیماری لایم، ایدز و حتی سرطان می کند. همچنین در این آزمایشات می توان به بررسی فاکتورهای خاصی (بیومارکر هایی مانند سطح پادتن های ضد میلین، بررسی وجود HLA DRB1*1501) پرداخت که با بیماری ام اس مرتبط می باشند.
روش های تصویربرداری
اسکن MRI: این آزمایش با ارایه تصاویری دقیق و حساس از نواحی مختلف مغز و نخاع، وجود هر گونه تومور مغزی و ضایعات عصبی را قابل بررسی می کند. اساس تست MRI بررسی محتوای نسبی آب در بافت های مختلف بدن می باشد. با توجه به آنکه در بیماری ام اس غلاف چربی اطراف سلول های عصبی از بین می رود، مقدار چربی بخش های آسیب دیده مغز و نخاع کاهش یافته و آب بیشتری در محل حضور می یابد. این نواحی تحت عنوان پلاک خوانده شده و بصورت اجسام سخت در بافت مغز دیده می شوند.
سایر موارد
پونکسیون نخاعی: در این آزمایش با نمونه برداری از مایع مغزی نخاعی و بررسی آن در آزمایشگاه، وجود هر گونه پادتن یا عفونت مرتبط با ام اس دنبال می شود. به طور معمول در مایع مغزی-نخاعی تعداد کمی گلبول سفید خون یافت می شود، اما در بیماران مبتلا به ام اس این میزان به بیش از ۷ برابر حد نرمال افزایش می یابد. توجه داشته باشید وجود تعداد زیادی گلبول سفید در مایع مغزی نخاعی الزاما به معنای ابتلا به ام اس نمی باشد؛ بطوریکه در برخی عفونت های ویروسی و باکتریایی نیز این نتایج قابل مشاهده است.
تست های پتانسیل های تحریکی: تحریک اندام های حسی و نیز اعصاب محیطی، پاسخی را در نواحی مختلف مغز و نخاع سبب می شود. تست های پتانسیل های تحریکی قادر هستند فعالیت الکتریکی مغز را در پاسخ به محرک هایی همچون لمس، بینایی و صدا اندازه گیری کنند. هر یک از محرک های یاد شده سبب بروز پاسخ الکتریکی از ناحیه مغز می گردند که توسط الکترودهایی که روی پوست سر قرار گرفته اند ثبت و سپس تجزیه و تحلیل می شوند. بررسی پاسخ عصبی به محرک بصری از جمله رایج ترین روش های تشخیص ام اس می باشد. مبتلایان به ام اس، پاسخ های الکتریکی کند و یا ناقصی نسبت به افراد سالم از خود نشان می دهند.
درمان
درمان قطعی و کاملی برای ام اس در دسترس نیست، اما روش های مختلفی همچون درمان های دارویی، بازتوانی، تغذیه و … بصورت توامان به بیماران توصیه می شود تا روند علایم بیماری تقلیل یافته و قابل کنترل باشد. برخی مبتلایان نیز از علایم خفیفی برخوردارند که سبب می شود نیازی به استفاده از درمان های دارویی نباشد.
دارویی
تجویز های دارویی هنگام بروز حملات عصبی عبارتند از:
۱- کورتیکواستروییدها: داروهایی همچون پردنیزولون خوراکی و متیل پرنیزولون تزریقی، جهت کاهش التهاب اعصاب تجویز می شوند. از جمله عوارض جانبی این داروها می توان به بی خوابی، افزایش فشار خون، افزایش قند خون و تغییرات خلق و خون اشاره داشت.
۲- تعویض پلاسما: در این فرایند بخش مایع خون از سلول ها جدا شده و در ادامه سلول های خونی با محلول های پروتئینی (آلبومین) مخلوط و به بدن بازگردانده می شود. این روش درمانی اغلب زمانی توصیه می شود که علایم بیماری جدید بوده و از شدت بالایی برخوردارند یا فرد به درمان با داروهای استروییدی پاسخ نمی دهد.
تجویز های دارویی جهت کنترل پیشرفت بیماری:
بخش زیادی از پاسخ های ایمنی مرتبط با ام اس در ابتدای ظهور بیماری رخ می دهد. استفاده سریع و به موقع از داروهای کنترل کننده پاسخ های ایمنی، با کاهش دوره های عود بیماری، از شکل گیری شایعات عصبی جدید نیز جلوگیری کرده و خطر بروز انواعی از ناتوانی های حسی و حرکتی را کاهش می دهد. از طرفی بسیاری از این دارو ها، عوارض جانبی قابل توجهی را برای بیمار به همراه دارد. بر همین اساس انتخاب درمان صحیح، به عوامل مختلفی همچون مدت زمان شروع بیماری، شدت علایم، تاثیر مثبت درمان های قبلی ام اس، و وضعیت بارداری وابسته است. داروهای مختلفی جهت کنترل پیشرفت بیماری در مبتلایان به الگوی عود و بهبود در دسترس می باشد. این موارد شامل:
۱- دارو های تزریقی:
- الف اینترفرون بتا: این دارو از جمله شایع ترین درمان های توصیه شده برای کنترل بیماری ام اس می باشد و با تزریق زیرجلدی یا عضلانی سبب کاهش فراوانی و شدت دوره های عود بیماری می گردد. از مهمترین عوارض جانبی اینترفرون بتا می توان به علایم شبه آنفولانزا اشاره داشت. همچنین این دارو سبب اختلال در تولید برخی آنزیم های کبدی می گردد. بر همین اساس، مقادیر آنزیم های کبدی همواره برای این بیماران از طریق آزمایش خون تحت کنترل قرار می گیرد. نکته قابل توجه آنکه در برخی موارد سیستم ایمنی افراد با تولید پادتن علیه این دارو، سبب کاهش اثر گذاری آن می گردد.
- ب گلاتیرامر استات: این دارو با ممانعت از حمله سیستم ایمنی به سلول های عصبی سبب کنترل علایم بیماری می گردد. تزریق دارو بصورت زیرجلدی بوده و بروز سوزش در ناحیه تزریق از جمله عوارض جانبی این گلاتیرامر استات می باشد.
۲- داروهای خوراکی:
- الف فینگولیمود: مصرف روزانه فینگولیمود سبب کاهش فراوانی بروز دوره های عود بیماری می گردد. ضربان قلب و فشار خون افراد تا ۶ ساعت پس از مصرف دارو می بایست تحت کنترل باشد. عوارض جانبی همچون برخی عفونت های شدید، سردرد، فشار خون بالا و تاری دید برای این دارو گزارش شده است.
- ب دی متیل فومارات: مصرف دو بار در روز از این دارو توسط پزشکان توصیه می شود. عوارض جانبی آن شامل اسهال، حالت تهوع و کاهش تعداد گلبول های سفید خون است. برای مصرف این دارو، پایش دوره ای تعداد گلبول های سفید خون ضروری می باشد.
- ج دیروکسیمل فومارات: نحوه مصرف این دارو نیز همانند دی متیل فومارات به صورت دو بار در روز می باشد ولی عوارض جانبی کمتری به دنبال دارد.
- چ تری فلونوماید: مصرف یک بار در روز این دارو برای بیماران مبتلا به الگوی عود کننده- بهبود یابنده بیماری مالتیپل اسکلروزیس تجویز می شود و ممکن است عوارض جانبی مثل آسیب به کبد یا ریزش مو به دنبال داشته باشد. همچنین مصرف آن برای آقایان و خانم با بروز اختلالات متعدد در سلول های جنسی اسپرم و تخمک همراه است. در نتیجه مصرف آن برای افرادی که قصد بارداری دارند، توصیه نمی شود. پایش دوره ای فاکتور های خونی برای استفاده مداوم از تری فلونوماید ضروری می باشد.
- ح سیپونیمود: براساس تحقیقات مختلف، مصرف دو بار در روز این دارو سبب کنترل الگو ی عود کننده-بهبود یابنده و نیز الگوی پیشرونده ثانویه می گردد. بروز عفونت های ویروسی، اختلالات کبدی و کاهش تعداد گلبول های سفید از جمله عوارض جانبی مصرف سیپونیمود می باشد. همچنین، مصرف این دارو در زنان باردار سبب بروز اختلالات تکاملی در جنین می شود. از این رو استفاده از سیپونیمود برای این قشر ممنوع می باشد.
- خ کلدریبین: این دارو بعنوان دومین خط درمان بیماران مبتلا به الگوی عود کننده- بهبود یابنده تجویز می شود. همچنین نتایج مطلوبی از آن برای مبتلایان به الگوی پیشرونده ثانویه مشاهده شده است. عوارضی همچون عفونت دستگاه تنفس فوقانی، سردرد، تومور و کاهش تعداد گلبول های سفید خون در برخی مصرف کنندگان گزارش شده است. مصرف کلدریبین برای افراد مبتلا به سرطان، عفونت های مزمن و زنان باردار ممنوع می باشد.
۳- درمان های تزریق وریدی (از نوع پادتن) برای مبتلایان به الگوی عود کننده-بهبود کننده ام اس عبارتند از:
- الف اکرلیزومب: براساس توصیه سازمان غذا و داروی آمریکا این دارو برای درمان افراد مبتلا به الگوهای عود کننده- بهبود یابنده و نیز پیشرونده اولیه به کار می رود. براساس مطالعات کارآزمایی بالینی، اکرلیزومب سبب کاهش بروز دوره های عود بیماری شده و از تشدید ناتوانی های جسمی-حرکتی جلوگیری می کند. از معمول ترین عوارض جانبی این دارو مواردی همچون کاهش فشار خون، تب و تهوع مشاهده شده است. توجه داشته باشید که مصرف این دارو برای مبتلایان به عفونت هپاتیت B توصیه نمی شود. همچنین، مصرف این اکرلیزومب در برخی افراد سبب افزایش احتمال بروز عفونت و برخی انواع سرطان، به ویژه سرطان سینه، می گردد.
- ب ناتالیزومب: این دارو جهت جلوگیری از مهاجرت سلول های ایمنی از خون به بافت مغز و نخاع طراحی شده است. در نتیجه هدف کلی از تجویز ناتالیزومب ممانعت از بروز آسیب به بافت عصبی می باشد. برهمین اساس در برخی افراد به عنوان خط اول درمان تجویز می گردد. از طرفی ناتالیزومب خطر ابتلا به برخی عفونت های ویروسی همچون لکوانسفالوپاتی چندکانونی پیشرونده را افزایش می دهد.
- ج آلمتوزومب: آلمتوزومب با اتصال به سطح سلول های ایمنی موجب کاهش تعداد این سلول های در خون می گردد. علی رغم تاثیر مثبت آلمتوزومب در جلوگیری از آسیب به بافت عصبی، این دارو خطر ابتلا به عفونت های ویروسی و بیماری خود ایمن (مخصوصا در کبد و تیرویید) را افزایش می دهد. این دارو اغلب برای افراد مبتلا به ام اس عودکننده-پیشرونده تجویز می شود.
۴- سایر موارد:
برخی علایم بیماری (مانند گرفتگی عضلات و خستگی زودرس) بطور همزمان تحت درمان دارویی و توانبخشی قرار می گیرد. تجویز های دارویی که در این موارد توصیه می شود عبارتند از:
- الف داروهای شل کننده عضلات: گاهی با تجویز انواع دارو های شل کننده عضلات از درد و سفتی بیش از حد عضلات جلوگیری می شود. داروی هایی همچون باکلوفن، تیزانیدین و سیکلوبنزوپرین در این زمره قرار می گیرند.
- بداروهای کاهش خستگی زودرس: آمانتادین، مودافینیل و متیل فنیدات از جمله دارو های توصیه شده برای غلبه بر مشکلات ناشی از خستگی زودرس می باشند. همچنین در صورت وجود افسردگی در بیماران، داروهای مهارکننده بازجذب سرتونین تجویز می گردد.
مواردی همچون افسرگی، ناتوانی های جنسی، بی خوابی و مشکلات گوارشی را نیز بسته به تشخیص پزشک معالج می توان مورد درمان دارویی قرار داد.
برای افراد مبتلا به ام اس پیشرونده اولیه، Ocrelizumab تنها داروی مورد تایید سازمان غذا و داروی آمریکا می باشد. افراد تحت درمان، با احتمال کمتری نسبت به افرادی که از این دارو استفاده نمی کنند به تشدید علایم بیماری دچار می شوند.
بازتوانی
بازتوانی یا توانبخشی از مهمترین بخش های درمان ام اس می باشد که در چهار حوزه فیزیوتراپی، کاردرمانی، گفتار درمانی و تجویز پروتز صورت می پذیرد.
۱- فیزیوتراپی: هدف اصلی اینکار افزایش قدرت عضلانی بیمار است تا مشکلات حرکتی، آتروفی عضلات و … کاهش یابد. به همین منظور انواعی از روش های ماساژ درمانی و ورزش های مختلف به بیمار و همراه آموزش داده می شود تا با تمرین در منزل به تقویت قوای عضلانی خود پرداخته و از بروز آسیب های ناشی از تحلیل عضلانی جلوگیری شود.
۲- کار درمانی: این روش جهت حفظ مهارت های فرد برای زندگی مستقل و سودمند است تا بتواند در محیط منزل یا محل کار به تنهایی فعالیت های مورد نظر خود را انجام بدهد. به بیان دیگر، با راهنمایی بیمار و توجه به مسایل حرکتی، بیمار قادر خواهد بود با استفاده از حداقل توانایی های خود به فعالیت های روزمره ای همچون لباس پوشیدن، استحمام، غذا خوردن، راه رفتن و … بپردازد.
۳- گفتار درمانی: درمانگر در این بخش به درمان مشکلات بلع، تکلم و توانایی برقراری ارتباط افراد می پردازد.
۴- پروتز: با درنظر گرفتن ناتوانی های جسمی در مواردی جهت انجام فعالیت های روزمره، با تجویز وسایل کمکی مانند عصا، واکر و … به اصلاح وضعیت حرکتی بیمار پرداخته می شود.
تغییر سبک زندگی
تغییر سبک زندگی جهت کاهش علایم بیماری بسیار ضروری می باشد. از جمله مواردی که می توان برای بهبود وضعیت فرد بیمار به آن اشاره کرد عبارتند از:
۱- استراحت کردن: رعایت ساعت خواب بصورت منظم و کافی برای ریکس شدن عضلات مختلف بدن ضروری است. همچنین اینکار باعث رفع گرفتگی عضلات زبان، حلق و دیگر عضلات دهان می شود و در بهبود بلع بسیار مفید است.
۲- ورزش کردن: ورزش منظم برای افزایش قدرت و هماهنگی عضلات بیمارانی با شدت علایم متوسط بسیار مفید می باشد. شنا کردن، راه رفتن، ایروبیک، یوگا، تای چی و دوچرخه سواری آرام از جمله ورزش های توصیه شده به این افراد می باشد.
۳- سرد نگه داشتن بدن: افزایش دمای بدن در برخی مبتلایان سبب تشدید علایم می گردد. از همین رو جلوگیری از افزایش بیش از حد دما در فعالیت روزمره توصیه می شود.
۴- رژیم غذایی متعادل: به دلیل وجود شواهی مبنی بر تشدید علایم در افرادی که رژیم غذایی نامناسبی دارند، استفاده از رژیم غذایی سالم ضروری می باشد. توجه به میزان ویتامین D دریافتی از طریق غذا نیز به بهبود برخی علایم بیماری کمک می کند. رژیم غذایی حاوی انواع میوه (آووکادو و …)، سبزیجات و کدو تنبل، ماهی های چرب (سالمون، ساردین، ماهی تن و …)، روغن های گیاهی (روغن زیتون، شاهدانه و بذر کتان)، زنجبیل، زردچوبه، بدون چربی مانند رژیم غذایی مدیترانه ای برای این بیماران توصیه می شود.
۵- کاهش استرس: اضطراب مداوم و طولانی مدت نقش به سزایی در شروع یا تشدید علایم بیماری ایفا می کنند. توصیه به انجام یوگا، تای چی، ماساژ و تکنیک های کنترل تنفس در شرایط استرس زا بسیار کمک کننده می باشد. در تمرینات تنفسی، تعداد و عمق دم و بازدم بصورت کنترل شده و تحت عنوان یک برنامه یک یا چند دقیقه ای به فرد توصیه می شود
سایر موارد
روش های درمانی همچون هیپنوتیزم و الکترومگنتیک تراپی نیز در برخی یافته های بالینی به بهبود و مدیریت علایم بیماری کمک می کند. هیپنوتراپی یک روش درمانی غیر شایع می باشد که در آن متخصص هیپنوتیزم، روند بهبودی بیمار را مخصوصا در تحمل درد و کاهش استرس افزایش می دهد. مطالعات چندانی برای استفاده سیستماتیک هیپنوتیزم در درمان بیماران مبتلا به ام اس وجود ندارد.
در الکترومگنتیک تراپی با قراردادن الکترود های خاصی بر بدن و اعمال شوک های الکترومغناطیسی با طول موج های مختلف، پایانه های عصبی تحریک می شوند. با تقویت اعصاب محیطی افراد، امکان درمان برخی اختلالات حرکتی در دست و پا و نیز درد وجود دارد. همچنین شرکت در جلسات گروه های حمایتی برای بیمار و اعضای خانواده از جهت کمک به مدیریت وضعیت روحی بسیار مفید می باشد.